بنفش ترین پآییزکِ دنیآ . :)

هنوزم تو شبهات،

اگه ماهو داری،

من اون ماهو دادم

به تُ یادگاری....



#دیوانه_نوشت_های_بی_مخاطب

یــا مَــن یَعــلَمـُ مُــرادَ المـُــریـدین ...

 

حس ِ خــوب ینــی یه چــت ِ دونفــره پــُــر از حرفــآی خــوب ... پــُـــر از فهمیدن ــآی قشنـــگ ... که دوســت داری از اونــور ِ چــت بکشیــش اینــور ، بهش بگــی تو وآقعـآ انقــد درکــت بالـآست یا میخوآی مَــنو اذیت کنــی ... :))

 

عـآرفه ی جـآنم ... شنبــه ، آخریــن روز ِ آبـآن ، نازنیــن تریــن روز ِ دنیـآست ... وَ مَــن در پــوستــم نمی گنجــم ، که در مدرســه ، جــوری جلــوی همــه بـا بیخیــآلی ِ عجیــبی در آغــوشت بکشــم کـه انگـآری یک دنیــآست ُ یــک عـآرفه ی دوســت داشتنــی ُ یـک مَــن . وَ یــک خدآیی که فرشتـه های حســودش را آرام می کنــد ُ می گویــد بهشــان : "فرشــته ها نازنیــنم . به دوســت داشتن ِ این موجــود دو پـآی ریــز حســودی نکنیــد . درســت ــَست که عجیــب دوســت دارد قدیســه ـَش را ... ولــی خب خــودم این قدیســه ی نازنیــن را برایش فرستـآدم دیگــر ... و اصــلا" به ایـن هـدف فرستــآدمش که دوستــش داشتــه بـآشند ... و لـآ غیــر ..." و فرشــته ها شــدت می گیــرد گریــه شـآن ... که خــب چرآ کســی نیســت که انـــقدر زیــآد دوســت داشتــه بـآشد مـآرا ... و خدآ هم پـآسخگـو که "خب قطعــاً که شمــآ به اندآزه ی تنهـآ نـآزنین عـآرفه ی دنیـآ ، دوســت داشتنــی نیستیــد ... هـدف ِ مَــن از خلقــت ِ شما پرستــش بود ُ از خلقــت ِ او ، اینکــه دوستــش داشتــه باشــند ..."
تحفــه هـآی تولــدت را کنـآر می گذآرم عـآرفه ی قشنــگم ... مگنــت هـآی دســت سـآز ِ رنگی ... شـآل گردن ِ سبـزآبی ِ بـآفتنی ِ کـآر ِ خودمـــ ... دســت نوشـتــه ... پاکت ِ دست سـآز ... این میـآن ِ جـآی چیزی خالی ـست ... بین ِ این اندک ُ ریزک تحفــه ها ، جـآی چیزی خـآلی ـست ... شـآید بـوسه ای بر گـونه های سرخــت ... شــآید آغـوشی برای بـدن ِ نازنیــنت ... شـآید دســتی برای گرفتــن ِ دست هـآیت (همـانطور که به قــول ِ تو انرژی به آدمــ می دهد) ... شـآید لبخنــدی برای شیــرین زبـآنی هــآیت ... شـآید دلــی برای ضعــف کردن برآیت ... شـآید کتـآبخـآنه ای برای قرآر های ناخودآگاه ُ اتفـآقی ِ 10 دقیــقه ای ِ آنتـرآک ها ... شـآید سری برای پـآیین بودن ُ مطـآلعه کردن ُ (مثلـا"!) ندیـدن ِ مَــن و بعــد مَــن ، بـآلای سـرت ، نوازش ِ موهـآت ، تو ُ یه لبخنــد ... شــآید دلشـوره های چنـد ثـآنیه ای ، وقتــی بـآید بریــم سر ِ کلـآس ولـی بیــرون تو راهــرو کنـآر ِ همیــم ... شـآید تـلـآش هـآیی برای خــوب شدن ِ حـآلت ... شـآید بنفــش تریــن خنـده های تمـآم ِ کهکشـآن ها ؛ خنـده های تـو ... شـآید نگـآه کردنــت از دوووور ؛ جـآیی که حتــی نبیــنی صـآحب نگـآه را ... شـآید حــرف هـآی رنگــیت کمـآنی ـَت ... شـآید لحـن ِ آرامــ  ِ صدآیت ... شـآید دســت در دســت لرزیــدن زیــر ِ بـآران ِ شدیــد در آن سرمـآی حیـآط ... شــآید روزهــ گرفتــن های دوتـآیی ... شـآید نمـآز هایی که با فـآصله از هــم خوآندیــم تا نیــت ِ قربة الی الله ـَش حفــظ شود ... شــآید نمـآز هایی که طـآقت نیـآوردیــمــ که کنـآر ِ همــ نخوآنیــم ... شـآید ... شـآید ... شــآید ها را همــ مَــن میدانمــ هم تو ... و هم همـآنی که گلـه هایم از بـآیدهایی که نشــد را و هم ذوق هـآیم از شـآیدهایی که شد را نزدش بردمـــ ... وَ مَـن را ببخشــ که نمیتـوانم اینهمــه شـآید را ، در کـآدوی تولـدت جـآ دهمــ ... اینهمــه شـآید ِ دوســت داشتنــی را ... اینهمــه شـآید ِ بنفــش را ... و میگــردم بیــن ِ اینهمــه شـآید ِ بنفــش دنبـآل ِ بنفــش ترین ـِشان ... می گـردم ُ می گــردم ... پر از دلهــره ی گم شدنــش ... پر از اضطراب ، که نکنــد برش داشتــه بـآشد برده بـآشد بنفــش تریـن شـآید ِ مَــن را ... همــه جا را به همـ می ریزمــ ... می گردمــ ُ می گردمــ ... پیــدا شـو "خواهشــن" ... پیــدا شـو "تمنــآعــن" ... پیــدا شـو "التمـآســن" ... پیــدا شـو "لطفـــن" ... زآنــو هـآیم را بغـل می کنم ... اشکــ هایم آرامــ راهـ ِ خـود را میـآن ِ گــونه هایم بـآز می کننــد ... و نآگهــآن ... خدایـآ ... بنفــش تریــن شـآیدم پیــدآ شد ... شـآیدی که دنبـآلـش بودمــ پیـدا شد بیــن ِ این همـه شـآیدی که تـک تکـ شان عجیــب دوســت داشتنــی ــَند ... خدآیـآ ... صــدای نفــس هـآیش پیــدآ شد ... یـآ کـآشِـفــَ الضَّــرّ ... مچکــر یک دنیـآ که نگذآشتی بنفــش ترین شـآید را ؛ صـدای نفــس هایش را گمــ کنم ... تو در کنـآر ِ مَنی ... با همـآن لحـن ِ آرام ِ همیشگــی ... با همـآن آرامـش ُ وقـآر ِ همیشــگی ... کنـآر ِ مَنی ... همـآن عـآرفه ی همیشگــی ... وَ تا ابــد جـآویدان ... تولــد ِنـآزنیــن ـَت مبـآرک بنفـش تر از بنفــش ترین شـآیدم ... بـآنو ... موآظــب ِ بنفــش تر از بنفــش تریــن شـآیدم ، و موآظب ِ بنفــش تریــن شـآیدم بـآش ... :)

 

+ایــن پســت فقــط اختصـآص داره به تولــد ِ این نـآزنین و و لـآ غیــر ... :)

یـآعلــی ...



 

  • پاییزک :)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی